داستان یک حضور، از لنز ژل‌استیک

بعضی پروژه‌ها فقط تولید محتوا نیستن؛ یه تجربه‌ان. پروژه‌ی ما با صنایع پلاستیک خوزستان دقیقاً از همون جنس بود.
سه روز زمان داشتیم تا حضورشون توی نمایشگاه رو تبدیل کنیم به یه روایت تصویری، روایتی که حس برندشون رو نشون بده، نه فقط غرفه‌شون رو.

داستان یک حضور، از لنز ژل‌استیک

بعضی پروژه‌ها فقط تولید محتوا نیستن؛ یه تجربه‌ان. پروژه‌ی ما با صنایع پلاستیک خوزستان دقیقاً از همون جنس بود.
سه روز زمان داشتیم تا حضورشون توی نمایشگاه رو تبدیل کنیم به یه روایت تصویری، روایتی که حس برندشون رو نشون بده، نه فقط غرفه‌شون رو.

روز صفر

یه روز مونده بود به نمایشگاه. غرفه هنوز نیمه‌کاره بود. کارتن‌ها کنار دیوار، رول‌پلاستیک‌ها باز نشده، بوی رنگِ تازه تو هوا. هیچ اتفاق بزرگی نیفتاده بود، اما همه چیز داشت شکل می‌گرفت. ما همون‌جا بودیم. دنبال لحظه‌هایی که معمولاً هیچ‌وقت دیده نمی‌شن: دست‌هایی که سازه‌ها رو جا می‌نداختن _ نگاه‌هایی که مطمئن می‌شدن همه‌چیز دقیق باشه _ صبوری، دقت، و اون انرژی قبل از شروع.اون روز چندتا فیلم کوتاه و عکس گرفتیم.
نه برای تبلیغ.برای تعریف حس شروع.

روز صفر

یه روز مونده بود به نمایشگاه. غرفه هنوز نیمه‌کاره بود. کارتن‌ها کنار دیوار، رول‌پلاستیک‌ها باز نشده، بوی رنگِ تازه تو هوا. هیچ اتفاق بزرگی نیفتاده بود، اما همه چیز داشت شکل می‌گرفت. ما همون‌جا بودیم. دنبال لحظه‌هایی که معمولاً هیچ‌وقت دیده نمی‌شن: دست‌هایی که سازه‌ها رو جا می‌نداختن _ نگاه‌هایی که مطمئن می‌شدن همه‌چیز دقیق باشه _ صبوری، دقت، و اون انرژی قبل از شروع.اون روز چندتا فیلم کوتاه و عکس گرفتیم.
نه برای تبلیغ.برای تعریف حس شروع.

روز اول

صبح روز اول، نور روی محصولات نشست و غرفه زنده شد. بازدیدکننده‌ها هنوز کم بودن، ولی انرژی شروع به جریان داشتن کرده بود. ما هم دنبال ثبت همین جریان بودیم: طبیعی، بی‌تکلف، بدون صحنه‌سازی اضافی.
تیزر اول همون روز شکل گرفت. ریتمش آرام بود—نه هیجان‌زده، نه شلوغ. یه شروع واقعی.یه معرفی بی‌صدا اما مطمئن.

روز اول

صبح روز اول، نور روی محصولات نشست و غرفه زنده شد. بازدیدکننده‌ها هنوز کم بودن، ولی انرژی شروع به جریان داشتن کرده بود. ما هم دنبال ثبت همین جریان بودیم: طبیعی، بی‌تکلف، بدون صحنه‌سازی اضافی.
تیزر اول همون روز شکل گرفت. ریتمش آرام بود—نه هیجان‌زده، نه شلوغ. یه شروع واقعی.یه معرفی بی‌صدا اما مطمئن.

روز دوم

روز دوم، غرفه گرم شده بود. صداها بیشتر، سوال‌ها بیشتر، رفت‌وآمدها منظم‌تر. دیگه قصه صرفاً «چیدمان» نبود — حضور برند بود. ما نزدیک به هزار عکس ثبت کردیم. اما نه عکس‌هایی که فقط «نشان بدهند». عکس‌هایی که احساس کنن: نگاه‌ها، حرکت‌ها، علاقه‌ی واقعی مخاطب، و احترام متقابل. بخشی از این عکس‌ها و ویدیوها همان روز وارد استوری‌شدن. همان لحظه‌ای که مخاطب تلفنش را بالا می‌گیرد و حس می‌کند: «آره، اینجا الان زنده‌ست.»

صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان

روز دوم

روز دوم، غرفه گرم شده بود. صداها بیشتر، سوال‌ها بیشتر، رفت‌وآمدها منظم‌تر. دیگه قصه صرفاً «چیدمان» نبود — حضور برند بود. ما نزدیک به هزار عکس ثبت کردیم. اما نه عکس‌هایی که فقط «نشان بدهند». عکس‌هایی که احساس کنن: نگاه‌ها، حرکت‌ها، علاقه‌ی واقعی مخاطب، و احترام متقابل. بخشی از این عکس‌ها و ویدیوها همان روز وارد استوری‌شدن. همان لحظه‌ای که مخاطب تلفنش را بالا می‌گیرد و حس می‌کند: «آره، اینجا الان زنده‌ست.»

صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان
صنایع پلاستیک خوزستان

روز سوم

روز سوم همیشه جاییه که برند خودش رو نشان می‌ده. اون‌جایی که رفتار برند روشن‌تر از هر المان بصریه. گفت‌وگوها طبیعی‌تر، ارتباط‌ها عمیق‌تر، و روایت واضح‌تر می‌شه. تیزر دوم همین روز ساخته شد. این بار ریتم تندتر، تصویرها پرانرژی‌تر. نه برای «هیجان مصنوعی» برای نشان دادن پویایی واقعی برند. و در آخر، مدیر مجموعه جلوی دوربین آمد. نه با متن حفظ‌شده. نه با جمله‌های رسمی. فقط چند جمله صادقانه درباره همکاری. همین صداقت، پروژه را کامل کرد.

روز سوم

روز سوم همیشه جاییه که برند خودش رو نشان می‌ده. اون‌جایی که رفتار برند روشن‌تر از هر المان بصریه. گفت‌وگوها طبیعی‌تر، ارتباط‌ها عمیق‌تر، و روایت واضح‌تر می‌شه. تیزر دوم همین روز ساخته شد. این بار ریتم تندتر، تصویرها پرانرژی‌تر. نه برای «هیجان مصنوعی» برای نشان دادن پویایی واقعی برند. و در آخر، مدیر مجموعه جلوی دوربین آمد. نه با متن حفظ‌شده. نه با جمله‌های رسمی. فقط چند جمله صادقانه درباره همکاری. همین صداقت، پروژه را کامل کرد.

جمع‌بندی حضور

سه روز حضور ما کنار صنایع پلاستیک خوزستان فقط ثبت تصویر نبود. ما تلاش کردیم حضور برند را همان‌طور که هست نشان دهیم؛ در گفتگوها، نگاه‌ها، توضیح‌ها و لحظه‌های واقعی میان مردم. هر تیزر، هر عکس و هر استوری بخشی از یک روایت بود: روایتی که از انرژی تیم، باور به محصول و احترام به مخاطب شکل گرفت. نه چیزی بیشتر، نه چیزی کمتر. این همکاری برای ما ارزشمند بود، چون فقط یک پروژه نبود— یک تجربه مشترک بود.
و حالا خوب است ادامه‌ی این روایت را از زبان خودشان بشنویم.

جمع‌بندی حضور

سه روز حضور ما کنار صنایع پلاستیک خوزستان فقط ثبت تصویر نبود. ما تلاش کردیم حضور برند را همان‌طور که هست نشان دهیم؛ در گفتگوها، نگاه‌ها، توضیح‌ها و لحظه‌های واقعی میان مردم. هر تیزر، هر عکس و هر استوری بخشی از یک روایت بود: روایتی که از انرژی تیم، باور به محصول و احترام به مخاطب شکل گرفت. نه چیزی بیشتر، نه چیزی کمتر. این همکاری برای ما ارزشمند بود، چون فقط یک پروژه نبود— یک تجربه مشترک بود.
و حالا خوب است ادامه‌ی این روایت را از زبان خودشان بشنویم.